brush

نقد و بررسی

7:15 ب.ظ / 8 شهریور 1404

هدف سخنرانی؛ چطور وسط حرف‌ زدن گم نشیم و به اصل ماجرا بچسبیم؟

پیش از هر چیز، هدف نهایی سخنرانی خود را با دقت بررسی کنید. از خود بپرسید: “چرا قصد دارم این سخنرانی را ارائه دهم؟” این پرسش، نقطه آغازین برنامه‌ریزی شماست و تمامی محتوای سخنرانی باید حول این محور شکل بگیرد. هر بخش از پیام شما، از جمله مثال‌ ها، آمار و داستان‌ ها، باید مستقیماً به این هدف اصلی مرتبط باشد. این انسجام و یکپارچگی باعث می‌شود که مخاطب، استدلال شما را به خوبی درک کرده و با پیام اصلی همراه شود. تنها با تمرکز بر این هدف مشخص، می‌توانید اثربخشی سخنرانی خود را به حداکثر برسانید و پیامی قوی و متقاعد کننده ارائه دهید.

 

درک هسته اصلی یک سخنرانی | از ایده تا اجرا

برای درک عمیق یک سخنرانی، بهتر است آن را مانند یک هرم وارونه تصور کنیم. قاعده این هرم، بیانگر هدف کلی سخنرانی است. هر چه سخنران به تشریح موضوع، بازتعریف مفاهیم و ارائه دلایل و استدلال‌ های پشتیبان می‌پردازد، این هرم به تدریج باریک‌تر می‌شود تا در نهایت، سخنران به مؤثرترین شکل ممکن، پیام اصلی خود را منتقل کند. با اینکه تمرکز بر جزئی‌ترین و دقیق‌ترین نکته سخنرانی آسان است، اما به همان اندازه، ضروری است که گاهی عقب‌تر بایستیم و به هدف اصلی و کلی سخنرانی نیز توجه کنیم.

 

تعیین اهداف و شناخت مخاطب

از منظری وسیع‌تر، یک سخنران باید از خود بپرسد: “هدف نهایی من از این سخنرانی چیست؟” آیا قصد اطلاع‌رسانی دارم، به دنبال متقاعد سازی مخاطبان هستم، یا هدفم آموزش است؟ شاید هم ترکیبی از این اهداف، یا صرفاً سرگرم کردن شنوندگان. در واقع، چهار نوع اصلی سخنرانی (و به تبع آن، چهار هدف) وجود دارد: اطلاع‌ رسانی، متقاعد سازی، آموزش و سرگرمی. هر کدام از این انواع می‌توانند ویژگی‌ هایی از دیگر اهداف را در خود جای دهند تا در نهایت، ترکیبی جذاب و اثرگذار خلق شود و سخنرانی به اوج خود، یعنی باریک‌ترین نقطه هرم، برسد. در این مسیر، شناخت مخاطب نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، اگر موضوع سخنرانی شما درباره فیسبوک باشد، باید در نظر بگیرید که مخاطبان شما چه کسانی هستند؟ سطح سنی و میزان آشنایی آن ها با موضوع چقدر است؟ گروهی از دانشجویان ممکن است دانش بیشتری نسبت به افراد مسن‌تر داشته باشند، اما این قاعده همیشه صادق نیست؛ چرا که امروزه بسیاری از افراد مسن نیز به راحتی در دنیای مجازی فعالیت می‌کنند.

هنگامی که هدف اصلی یک سخنرانی آموزش است، ممکن است سخنران به توضیحاتی در مورد تنظیمات حریم خصوصی فیسبوک بپردازد. با این حال، اگر سخنران هدف خود را دقیق‌تر مشخص کند، موضوع سخنرانی می‌تواند به اهمیت تنظیمات حریم خصوصی برای هر فرد محدود شود. حال، سخنرانی‌ای را در نظر بگیرید که قصد متقاعد سازی مخاطبان را دارد. برای مثال، سخنران می‌خواهد افراد سالمند را به استفاده از فناوری‌ های نوین مانند رایانه و اینترنت، از جمله فیسبوک، ترغیب کند. در این شرایط، سخنران ممکن است نیاز به ارائه مقداری آموزش نیز داشته باشد، اما هدف اصلی او متقاعد کردن این گروه سنی خواهد بود. از این رو، او بر مزایای شبکه‌ های اجتماعی نظیر فیسبوک، یا فواید شناختی یادگیری در سنین بالا و نقش فناوری در بهبود آن تأکید می‌کند. در ادامه، سخنران می‌تواند این ایده را بسط دهد که “فیسبوک ابزاری ارزشمند برای سالمندان است تا بتوانند ارتباط خود را با عزیزانشان حفظ کنند و در عین حال، توانایی ادراک و حافظه خود را که با افزایش سن رو به ضعف می‌رود، تقویت نمایند.”

صرف‌نظر از هدف نهایی سخنرانی، سخنران باید پیش از پرداختن به جزئیات موضوع، حتماً یک گام به عقب برداشته و هدف کلی و گسترده سخنرانی خود را به دقت بررسی کند. سخنران باید اطمینان حاصل کند که تمامی شواهد و مطالب ارائه شده در سخنرانی، به این هدف کلی وابسته است تا محتوایی منسجم و دقیق به مخاطب ارائه گردد. این رویکرد به وضوح پیام و تأثیرگذاری بیشتر سخنرانی کمک شایانی می‌کند.

 

تعیین هدف ویژه سخنرانی

هدف ویژه سخنرانی، در واقع ترکیب و تلفیقی از موضوع اصلی و قصد کلی شما از ارائه است. برای درک بهتر، سخنرانی را مانند یک هرم وارونه تصور کنید. در قاعده این هرم، موضوع کلی شما قرار دارد که گسترده‌ترین بخش است. به دنبال آن، هدف کلی سخنرانی می‌آید که می‌تواند اطلاع‌ رسانی، متقاعد سازی، آموزش یا سرگرم کردن مخاطب باشد. سپس به سمت نوک هرم می‌رویم، جایی که هدف ویژه قرار می‌گیرد. این بخش دقیق‌ترین سطح است که موضوع و هدف کلی را با هم درمی‌آمیزد. به عنوان مثال، اگر موضوع شما “رسانه‌ های اجتماعی” است و قصد کلی‌تان اطلاع‌ رسانی است، هدف ویژه شما می‌شود “اطلاع‌رسانی به مخاطب درباره رسانه‌ های اجتماعی”. برای دقیق‌تر شدن، می‌توانید بر جنبه‌ای خاص‌تر از موضوع تمرکز کنید، مثلاً “توییتر”. در این صورت، هدف ویژه می‌تواند “اطلاع‌رسانی به مخاطب درباره سیر تکاملی توییتر به عنوان یک رسانه اجتماعی” باشد. این تمرکز بر هدف ویژه، به شما کمک می‌کند تا سخنرانی‌تان را به شکلی مؤثرتر و هدفمندتر ارائه دهید.

انتقال مؤثر پیام در یک سخنرانی به دقت در تعیین و اصلاح هدف بستگی دارد. اگر موضوع بیش از حد گسترده باشد، مخاطب در درک منظور اصلی سخنران دچار سردرگمی خواهد شد. سخنران باید با ایجاد تعادلی ظریف، بداند چگونه از یک هدف کلی به سوی یک هدف خاص و مشخص‌تر حرکت کند تا ارتباطی مؤثر با شنوندگان برقرار سازد. در این مسیر، آگاهی از دانش پیشین مخاطبان درباره موضوع و همچنین تأثیرگذاری ویژگی‌ های جمعیت‌ شناختی آن‌ ها مانند سن، جنسیت، فرهنگ و سطح تحصیلات بر این دانش، از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنران می‌بایست با بهره‌گیری از مدل هرم وارونه، مسیری دقیق برای حرکت از کلی‌ترین مباحث به محدودترین و مشخص‌ترین نکات طراحی کند. همچنین، پرهیز از ورود زودهنگام به جزئیات بیش از حد خاص، که قطعاً به از دست رفتن توجه و تمرکز مخاطب می‌انجامد، ضروری است. این رویکرد ساختاریافته تضمین می‌کند که پیام به شیوه‌ای واضح و جذاب منتقل شود و مخاطب بتواند به راحتی از مفاهیم کلی به جزئیات بپیوندد.

اگر یک سخنرانی بیش از یک هدف را دنبال کند، چه رویکردی باید داشت؟ همانطور که پیش‌تر اشاره شد، تمامی سخنرانی‌ ها صرفاً به چهار هدف کلی محدود نمی‌شوند. برخی از سخنرانی‌ های ترغیب‌ کننده ممکن است شامل عناصری از سخنرانی‌ های آموزشی یا سرگرم‌ کننده نیز باشند. در چنین شرایطی، گام نخست شناسایی مهم‌ترین و اساسی‌ترین هدف سخنرانی است و در نهایت باید روشن کرد که سخنرانی دقیقاً چه نتیجه‌ای را مد نظر دارد. از این نقطه، می‌توانید اهداف خاص‌تر دیگر را در جایگاه فرعی قرار دهید. به عنوان نمونه، در یک سخنرانی ترغیب‌ کننده درباره چیرگی توییتر به عنوان رسانه اجتماعی غالب، هدف اصلی سخنران متقاعد سازی مخاطب است و هدف مشخص‌تر او، قانع کردن شنوندگان به این باور است که توییتر شکل غالب رسانه اجتماعی است. با این حال، ممکن است سخنران اهداف دیگری نیز داشته باشد؛ مثلاً با توضیح اینکه چگونه برخی حساب‌ های کاربری جعلی یا تقلیدی، هواداران بیشتری از حساب‌ های رسمی دارند، جنبه‌ های دیگری از دنیای توییتر را به نمایش بگذارد.

در نهایت، سخنران همچنان در تلاش است تا با متقاعد کردن مخاطب برای پذیرش این ایده که توییتر رسانه اجتماعی غالب است، به هدف اصلی خود دست یابد. استفاده از نقل‌قول‌ های سرگرم‌ کننده به عنوان بخشی از استراتژی شما می‌تواند تحت پوشش همان هدف اصلی قرار گیرد، نه در کنار یا بالاتر از آن. به عبارت دیگر، همیشه تصور یک هرم وارونه را در ذهن داشته باشید و به سمت جزئی‌ترین نکات حرکت کنید تا موضوع را در یک فرآیند نرم و آرام به یک هدف مشخص و یک قضیه مستحکم با شواهد واقعی تبدیل نمایید.

 

تدوین یک گزاره محوری | ستون فقرات سخنرانی شما

گزاره محوری، قلب تپنده و قطب‌نمای سخنرانی شماست. این گزاره باید به شیوه‌ای شفاف و مختصر، هدف و نکات کلیدی بحث شما را بیان کند. تصور کنید گزاره شما موشکی است که فضاپیمای سخنرانی‌تان را در مسیر درست هدایت می‌کند. این موشک از همان ابتدا حضور دارد و مسیر کلی ارائه شما را شکل می‌دهد. در واقع، تدوین گزاره محوری به معنای ارائه یک چکیده ساختارمند از کل سخنرانی شماست. با تعریف این گزاره، شما برای خودتان روشن می‌کنید که سخنرانی‌تان دقیقاً قرار است چه مطلبی را مطرح کند، چه موضعی را اتخاذ خواهید کرد و هدف نهایی از این ارائه چیست. از فرآیندی که برای محدود کردن دامنه موضوعی سخنرانی‌تان طی کرده‌اید، بهره ببرید، هدف اصلی خود را مشخص کنید و سپس گزاره‌ای محکم بسازید که بقیه ارائه شما بر پایه آن استوار گردد.

 

تبیین و بسط ایده‌ی اصلی سخنرانی

برای آغاز، به سخنرانی خود از منظری کلی بنگرید و هدف نهایی خود را از ارائه آن مشخص کنید: چه پیامی را می‌خواهید به مخاطب منتقل کنید؟ پیام محوری شما که امیدوارید شنوندگان آن را به خاطر بسپارند، چیست؟ پس از مشخص شدن این هدف، فرآیند تدوین و بسط ایده‌ی اصلی خود را آغاز کنید. این فرآیند را تا جایی ادامه دهید که بتوانید یک تا پنج نکته‌ی کلیدی سخنرانی‌تان را به روشنی تعریف کنید. معمولاً، این بخش از یک تا سه جمله تجاوز نمی‌کند و خلاصه‌ای فشرده و دقیق از محتوای اصلی شما را ارائه می‌دهد. این گام اساسی، سنگ‌بنای یک سخنرانی مؤثر و هدفمند است.

 

طرح و بیان موضوع اصلی در سخنرانی

موضوع اصلی یا همان قضیه سخنرانی شما، باید تقریباً در ابتدای ارائه، پس از مقدمه‌چینی اولیه، معرفی شود. قرار دادن آن در این بخش، به مخاطبان کمک می‌کند تا با محوریت بحث شما آشنا شوند. این معرفی باید به صورت یک جمله خبری و قاطع بیان شود و موضعی را که قصد دارید در طول سخنرانی از آن دفاع کنید، به وضوح مشخص کند. بلافاصله پس از بیان قضیه، بسیار مفید است که در چند جمله کوتاه، خلاصه‌ای از چگونگی دستیابی به اهداف سخنرانی‌تان را ارائه دهید. این کار به مخاطب دیدگاهی کلی از ساختار و مسیر بحث شما می‌دهد. در نهایت، و در بخش پایانی سخنرانی، لازم است که قضیه خود را مجدداً (احتمالاً با بیانی موجزتر) تکرار کنید. این بازگویی پایانی، نه تنها مطالب جامع و مفصلی را که در طول سخنرانی ارائه کرده‌اید به مخاطب یادآوری می‌کند، بلکه به اثبات و تثبیت استدلال‌ های شما نیز کمک شایانی می‌نماید.

اشتراک گذاری:

پیمان زنگنه

svgexport-8 (1) (1)

عضویت در خبرنامه

درخبرنامه ما عضو شوید

با عضویت در خبرنامه آلفامگ، اولین نفری باشید که از تازه‌ترین اخبار فناوری، بررسی‌ها و آموزش‌های دیجیتال مطلع می‌شود!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *